موفقیت در یک چشم برهم زدن!

تب موفقیت های یک شبه رایج ترین بیماری جامعه ماست. شرایط نامناسب اقتصادی و نبود چشم انداز مناسب و امیدوار کننده برای آینده نزدیک از یک سو و حجم بالای خبرهای ناخوش آیند اختلاس ها و داستان های کلاه برداران شاد و پیروزی که هر روز در شبکه های اجتماعی می خونیم، از سوی دیگه، باعث شدند تا امروز بیشتر از هر زمان دیگه ای اعتقاد به کار و تلاش برای موفقیت در زندگی پیش مردم، به خصوص جوانان، از بین بره. این وسط یه عده آدم فرصت طلب، نقش رمالان نوین رو بازی می کنند و در قالب انواع و اقسام روش ها و متدهای خوش رنگ و لعابی که گاهی با به اصطلاح مطالعات علمی هم بزک شدند، ذهن های خسته و نا امید مردم رو با وعده های رنگارنگ موفقیت و پیروز و میلیاردر شدن در چند ماه یا حتی چند هفته (!) وارد خلسه های شیرین و دوست داشتنی می کنند و وقتی که خوب ذهنتون آماده شد، ماهی خودشون رو که همون اندک پس انداز ناچیزتون هست رو از دستتون می گیرن و شما رو رها می کنند در عالم بی انتهای رویاهای شیرین. ساده ترین راه شناسایی این دسته رمالان توجه به جنبه های مشترکیه که در وعده های رنگارنگشون پیدا میشه. اگه دید کسی داره به شما وعده های رنگارنگ و جذاب می ده، با یک یا چند تا از نشانه هایی که براتون بر می شمارم، سریع ذهنتون رو هوشیار کنید و خیلی با احتیاط و با شک فراوان حرف هاش رو ارزیابی کنید. مهم ترین نشانه های شناسایی رمالان شیک پوش ما از این قرارند:

ساده و راحت نشون دادن کارهای بزرگ: حتما شنیدید که می گن، هر که طاووس خواهد، جور هندوستان کشد. این حقیقتیه که همه ما کم و بیش می دونیم. یعنی می دونیم برای رسیدن به چیزهای ارزشمند باید زمان گذاشت و تلاش کرد. ولی زمانی که در مقابل وسوسه رسیدن به همون چیزها از طریق میان بر و به روش های ساده و بی دردسر قرار می گیریم، خیلی راحت اجازه می دیم مغزمون فریب بخوره. چرا؟ دلیلش اینه که اصولا مغز ما راحت طلبه و دوست داره کاره ها رو به آسون ترین روش ممکن و با کم ترین مصرف انرژی به انجام برسونه. این خاصیت مغز ما زمانی که انسان های خوراک جو و شکارچی بودیم کاملا به نفع بقامون بوده. ولی توی دنیای نوین امروزی که پیچیدگی هاش خیلی سریع تر از توانایی مغزما برای انطباق با اونها زیاد شده، تبدیل به نقطه ضعفی شده که افراد و گروه های زیادی (از جمله شرکت های بزرگ تجاری، سیاست مدارها و ...) از اون نهایت بهره برداری رو می کنند. پس اگه دید کسی داره کار خیلی بزرگ و خوشایندی رو بدون استدلال منطقی و قابل تحقیق، براتون بیش از اندازه راحت و دست یافتنی جلوه می ده، شش دانگ حواستون رو جمع کنید. نمی گم بدبین باشید و به همه چیز و همه کس شک کنید. فقط می گم پذیرفتن ادعاهای این چنینی بدون استدلال عقلانی کار خیلی خطر ناکیه و می تونه عواقب ناخوش آیندی رو براتون به ارمغان بیاره.

تمرکز بیش از اندازه بر روی موفقیت: این هم یه نشونه مهمه. هر کاری، هر قدر هم که ساده و پیش پا افتاده باشه، درصدی احتمال شکست داره (ریسک). هر زمان دید کسی داره کاری رو جوری ارائه می ده که همه نشانه ها مثبت هستند و هیچ توضیح دقیقی از خطرهای احتمالی و امکان شکست درش نیست یا این که اون ها رو خیلی ناچیز نشون میده، خیلی مراقب باشید!

تبلیغات مثبت: معلومه که هیچ بقالی نمی گه ماست من ترشه. اصلا تبلیغ برای معرفی یه محصول و نشون دادن جنبه های مثبت اونه نه برای تخریب و انتقاد. منظور من بیشتر اون دسته تبلیغاتی هستند که در اون ها از کامنت های مشتریان راضی قبلی که اتفاقا خیلی هم موفق شدند، استفاده می شه. یکی از نشانه های به درد بخور و قابل بررسی، مطالعه نظرات (کامنت های) استفاده کنندگان محصول یا دوره است. هر وقت دید همه راضی و خوشحال هستند و حتی یه نفر هم نیست که از محصول یا دوره بدش اومده باشه، حواستون رو جمع کنید. آخه مگه همچین چیزی امکان داره؟ حتی بهترین و با کیفیت ترین سرویس ها هم منتقد و مشتری ناراضی دارند. پس اگه هیچ نکته منفی نمی بینید، یعنی نظرات دست چین شده اند. قسمت بد این کار اینه که شما از هیچ راهی نمی تونید بفهمید، چند درصد مشتری های محصول واقعا راضی بودند و درصد موفقیت سرمایه گذاری شما (زمان و پولی که گذاشته ای) چقدر خواهد بود؟

بزرگ جلوه دادن نتایج: واقعیت، واقعیته. هر چه قدر هم زشت و ناخوش آیند باشه، با نادیده گرفتنش نمی شه از اون فرار کرد. وعده های بزرگ و ادعاهایی که با حقایق دور و اطرافتون سازگار نیستند، زنگ خطرند. ادعای دریافت سودهای کلان توی این وضعیت نابسامان اقتصادی، ادعای سود آوری خیلی بالای کارهای تولیدی توی این دوره که همه تولید کنندگان باسابقه دارند می نالند، روش های فروش هرمی با پورسانت های بالا، سرمایه گذاری های هرمی با سود بالا بدون اینکه معلوم باشه اصولا روی چی دارید سرمایه گذاری می کنید، اداعای سرمایه گذاری های بسیار پرسود در بازار های بین المللی اون هم تو این شرایط تحریم های همه جانبه که ارتباطات مالی با همه دنیا خیلی خیلی سخت شده و ... مثال های کوچکی هستند از هزاران راه فریب مردم بی نوا.

خواستن توانستن است: تا حالا به این فکر کردید که چرا توی دنیا این همه آدم ناکام وجود داره؟ یعنی اونها نخواستند؟ یا این که درست و حسابی نخواستند؟ برای این پرسش کلیدی پاسخ های بیشماری داده شده: باید از صمیم قلبت بخواهی، باید خودت رو وقف خواسته ات کنی، باید خواسته ات مثل نفس برات مهم باشه و ... . برای هر کدام از این دلایل کوهی از استدلال های موافق و مخالف وجود داره. بیشتر موافقان این جمله همون هایی هستند که انواع و اقسام سمینارهای اعتماد به نفس و موفقیت رو برگذار می کنند. حقیقت تلخ اینه که خواستن برای توانستن لازمه ولی کافی نیست. پس مراقب استفاده از این جمله باشید. این از اون دسته واقعیت هایه که خیلی زیاد و به دفعات، برای سو استفاده توسط رمالان شیک پوش دست کاری شده.

مخلص کلام:

راه رسیدن به چیزهای ارزشمند، پر پیچ و خم و زمان بره. چیزی به نام موفقیت آسان و سریع وجود نداره. نه این تا حالا هیچ کس نبوده باشه که یه شبه توی قرعه کشی یا به هر روش عجیب و غریب دیگه ای، زندگیش از این رو به اون رو نشده باشه. ولی تعدادشون در مقایسه با واقعیت زندگی آدم های واقعی، یعنی ما، اون قدر کم هستند که احتمالش رو می تونید با خیال راحت برابر صفر در نظر بگیرید. اگر غیر از این فکر می کنید، یعنی ذهنتون توسط رمالان شیک پوش ما حسابی و به خوبی شستشو و آماده شده. یادتون هست توی بند تبلیغات مثبت چی گفتم: دست کاری نتایج یکی از مهم ترین ترفندهای رمال هاست. هیچ پیروزی ای یک شبه به دست نمی آد. زل زدن به برنده ها در حالی که با افتخار بر روی سکوی موفقیتشون ایستاده اند، چیزی درباره تلاش  ها، برنامه داشتن ها و زمانی که برای رسیدن به جایگاه امروزشون طی کرده اند به شما نمی گه. من و شما فقط نتیجه و لحظه ی اکنون رو می بینیم، یعنی عکس زیبای لحظه پیروزی، نه فیلم طولانی مدت تلاش ها، نا امید شدن ها و زمین خوردن های میان راه را.